ترم اول قران
عزیز دلم پا گذاشتنت به کلاس قرآن مبارک عزیز کوچولوم امیدوارم همیشه قرآن محافظت باشه امروز جلسه اول بود و برای رفتن به کلاس خیلی مشتاق بودی دلبندم بر خلاف بچه های دیگه خیلی منطقی و اجتماعی فکر میکردی و به من می گفتی مامان بلو از کلاس بیلون اینم خانم نامجو. مربی قرانتون عزیز کوچولوم این کلاس قرآن اومدنت. باید خیلی مدیون باباجون باشیا آخه زحمت می کشن میرسوننمون و سر ساعت هم میان دنبالمون ...
نویسنده :
مامان ریحانه
16:1
تولد زندایی صغری
عزیز مامان ده مهر تولد زندایی صغری هست تولدش مبارک و ایشاالله صد ساله شه,نه صد سال کمه,صدو بیست ساله شه,نه صدو بیست سال کمه همیشه زنده باشه دیشب مامان جون ,زندایی رو واسه ی تولدش سوپرایز کرد تو و سینا هم سر از پا نمیشناختین و حسابی خوشحال بودین نا گفته نماند کیک تولد زنداداش گلم هم بنده حقیر درست کردم ...
نویسنده :
مامان ریحانه
16:55
اصفهان.جمکران.قم
کوچولوی خوش مسافرتم ما به همراه باباجون اینا و عمه لی لی و صبا جونم از 29 شهریور تا 2 مهر به مسافرت رفتیم دو روز اصفهان موندیم و 31 حرکت کردیم به طرف جمکران.شبش هم هتل در قم گرفتیم و دوم برگشتیم به شیراز پرهامم در کل بیشتر توی ماشین باباجون اینا بودی و دوست میداشتی جلو و توی بغل باباجون بشینی عزیز دلم,خیلی از باغ پرندگان استقبال کردی و حسابی ذوق زده شده بودی از باغ خزندگان خیلی خوشت نیومد و گفتی بیلیم بیلون مسجد جمکران ...
نویسنده :
مامان ریحانه
16:29